احزاب سیاسی نه تنها نقش مهمی در برگزاری صحیح انتخابات دارند بلکه در بسط و تعمیق مردم سالاری نیز نقش بیبدیلی دارند و اصولا بدون احزاب قدرتمند و فراگیر، تداوم مردم سالاری با مشکل مواجه میشود.
نظام حزبی و نقش مهم و مفید آن، امروزه در اکثر کشورهای دنیا وحتی در دورافتادهترین ممالک پذیرفته شده است. به اعتقاد کارشناسان، نظام های مردم سالار بدون احزاب قوی به شدت آسیب پذیر هستند و پایداری مردم سالاری در این نظام ها، ممکن است با چالش روبرو شود.کارشناسان براین باور اند که احزاب تضمینکننده تداوم و پایداری نظام های مردم سالار هستند.
مردم سالاری، بدون نظام حزبی به واقعیت تبدیل نمیشود، اما نظام حزبی بدون مردم سالاری،لاجرم مردم سالاری صوری را به مردم سالاری واقعی تبدیل خواهد کرد. نظام حزبی به عنوان جوهره دموکراسی سازوکاری است که بر مفاهیمی چون آزادی و سلامت انتخابات اثر مستقیم دارد.
"موریس دوورژه" جامعه شناس و حقوق دان معروف فرانسوی، حزب سیاسی را چرخ دنده ماشین مردم سالاری میداند. به اعتقاد دوورژه، نمیتوان در جامعه ای از دموکراسی سخن به میان آورد، ولی به چرخ دنده اصلی آن یعنی احزاب، تشکلها و سایر نهادهای مدنی توجهی نداشت.
**تعریف حزب
از حزب مانند هر واژه دیگری در علوم انسانی تعاریف متعددی شده است،"جوزف لا پالومبار" و "مایرون وینر" معتقدند "حزب " دارای چهار ویژگی است: وجود تشکیلا ت پایدار مرکزی، وجود شعبههایی که با مرکز پیوند و ارتباط داشته باشند، پشتیبانی مردم و کوشش برای دست یابی به قدرت سیاسی.
بنابراین حزب سیاسی به گروهی از افراد گفته میشود که دارای اصول و اهداف مشترک بوده و در یک سازمان سیاسی گرد آمدهاند وبرای کسب قدرت تلاش کنند.
کوشش برای کسب یا مشارکت در قدرت مهمترین نقطه تمایز احزاب سیاسی با سایر گروه های اجتماعی همچون گروه های ذی نفع است که درصدد تاثیرگذاری و اعمال نفوذ بر حکومت هستند نه کسب قدرت.
براساس قانون مصوب مجلس شورای اسلامی، "حزب: جمعیت،انجمن، سازمان سیاسی و تشکیلاتی است که دارای مرام نامه و اساس نامه بوده و توسط یک گروه یا اشخاص حقیقی معتقد به آرمانها و خط مشی سیاسی معین تاسیس شده و اهداف، برنامهها و رفتار آن به صورتی با اصول اداری کشور و خط مشی کلی نظام جمهوری اسلامی ایران مرتبط باشد."
**خاستگاه اولیه احزاب
سابقه تشکیل احزاب سیاسی در دنیا به انگلستان قرن ۱۹برمی گردد، اما احزاب به معنای امروزی همگام با انقلا ب های دموکراتیک و توسعه آیین های انتخاباتی و پارلمانی در اروپا پدید آمدند.امروزه کمتر کشوری است که دارای احزاب سیاسی نباشد.
**کارکرد احزاب سیاسی
احزاب سیاسی میتوانند قدرت را در بدنه حاکمیت مهار و نهادینه کنند و به ن سروسامان دهند، عنان و افسار قدرت را در مسیر مصلحت جامعه بدست گیرند و جلوی فزون خواهی گروه های فشار و لا بیها ی مختلف را بگیرند.
احزاب سیاسی با سازمان دادن به اندیشه و گرایش های سیاسی موجود در جامعه در عین حالیکه عامل تقسیم کردن و متشکل ساختن مردم به شاخهها و بخش های گوناگون اند، عامل نزدیک کردن گرایش های فردی و اجتماعی در قالب دکترین ها،ایدئولوژیها و یا نظام های اندیشه ای کم و بیش منسجم میباشند.
یکی از کارکردهای اصلی احزاب در یک جامعه، آموزش و تربیت نیروهایی است که انتظار میرود بتوانند در عرصه اداره امور کشور ظاهر شوند، در واقع احزاب نقش مهمی در تربیت نخبگان سیاسی دارند.
کارکرد مهم دیگر احزاب، انتقال خواستهها و مطالبات مردمی به مراکز تصمیم سازی است ازاین رو،احزاب میتوانند محل مناسبی برای تجمیع مطالبات توده های مردمی و اقشار گوناگون بشمار آیند. دیگر کارکرداساسی احزاب، به نحوه شکل گیری، قدرت یابی و مانوردهی نهادهای مدنی و وابستگی آنان به مردم باز میگردد. در واقع، هر چه قدر حزبی بتواند خط مشیها و سیاست های اقتصادی،فرهنگی، اجتماعی و سیاسی متناسب با شرایط و نیاز جامعه را اتخاذ کند،ازطرفداران بیشتر و جایگاه مردمی و خاستگاه قوی تری برخوردار خواهد بود. درعین حال،احزاب خارج از دستگاه حاکمه و دولت، باید با نقد برنامهها و سیاست های دولت حاکم، برنامهها و پیشنهادهای اجرایی و عملی مناسبی برای حل مشکلات مردم و جامعه خود ارائه کنند.
**نظام حزبی و انتخابات
برگزاری انتخابات یکی از موقعیت های بسیار مهمی است که حزب سیاسی می تواند به آشکارترین وجهی ،حضور مهم و حساس خود را در عمل نشان دهد.
دکتر "سید ابوالفضل قاضی"، در کتاب "بایسته های حقوق اساسی" مینویسد:
نخستین خاصیت وجود احزاب جلوگیری از هرز رفتن نیروهای پراکنده، بیشکل و نامتحرک است، دومین خاصیت این است که با محدود شدن عملی تعداد نامزدهای انتخابات به نامزدهای حزبی، آراء مردم کمتر شکسته و خرد خواهد شد و برنده انتخاباتی با آراء بیشتری انتخاب میشود.
اهمیت دیگر احزاب سیاسی این است که حتی مردم رایدهنده غیرحزبی نیز می توانند با مقایسه برنامه های احزاب از استنتاج های ناپخته، خواست های ناشی از اعتراض های بیجاو مبارزهای بیبرنامه اجتناب کنند و به جای گزینش ازمیان انبوهی از اندیشهها و روش های بیشکل از خلال نظام های نظری موجود یکی را انتخاب کنند.
نظام احزاب در کشورهای مختلف به سه صورت نظام تک حزبی، دوحزبی و سه حزبی است.
نظام "تک حزبی " به نظامی گفته میشود که حزب سیاسی که غالبا"ایدئولوژیک" است به تنهایی میخواهد مبین همه مردم و کلیت جامعه باشد و خود سرچشمه اراده عام قرار گیرد، در نظام های تک حزبی انتخابات آزاد معنا ندارد.
در نظام "دوحزبی " اگر چه حق گزینش انتخابکنندگان محدود میشود، اما مسائل به صورت ساده تری مطرح میشود و شهروند عادی بدون سردرگمی و راحت تر کار گزینش را انجام میدهد. همچنین هریک از دوحزب میتوانداکثریت لازم را بدست آورد و از پشتیبانی ثابت و مطمئن در پارلمان برخوردار باشد.
در نظام "چند حزبی" به استثنای موارد نادر مانند وجود حزب مسلط (حزب کنگره درهند)هیچ کدام از احزاب نمیتوانند اکثریت پارلمانی بدست آورند و بدون دغدغه سقوط، حکومت کنند بنابراین حکومت باید بر ائتلافها تکیه کند.
در نظام چند حزبی رایدهنده در انتخابات دارای طیف گسترده ای از اختیار گزینش میباشد، تعیین نماینده در نظام چند حزبی دموکراتیک تر،اما انتخاب سخت تر است، عرضه انواع برنامه توسط احزاب و وجود کاندیداهای متعدد کار گزینش برای شهروندان را پیچیده تر میکند.
**احزاب در ایران
سابقه پیدایش احزاب در ایران به دوره مشروطه بر میگردد،در دومین دوره مجلس شورای ملی احزاب مختلفی از جمله حزب "دموکرات عامیون" و "اجتماعیون اعتدالیون "تشکیل شدند.
فعالیت های حزبی در ایران به ۵دوره تقسیم میشود:دوره مشروطه تااستقرار حاکمیت رضاشاه( ،( ۱۲۸۵ ۱۳۰۴سالهای ۱۳۲۰تا ۱۳۳۲(از خلع رضاشاه تا کودتای ۲۸مرداد ،(۱۳۳۲سالهای ۱۳۳۹تا ،۱۳۴۲سالهای ۱۳۵۷تا -۱۳۶۰ فعالیت های حزبی پس از دوم خرداد .۱۳۷۶
احزاب در ایران اگرچه سابقه فعالیت یک صدساله دارند اما به دلا یل مختلف از جمله دلایل تاریخی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی تاکنون نتوانستهاند مدلی پایدار و قدرتمند از نظام حزبی پیشرفته را پیاده کنند.
*دلایل گوناگون ضعف احزاب در ایران
پیش از انقلاب، اغلب احزاب در ایران بدون توجه به منافع مردم به دنبال تامین منافع خود بودند، به همین علت مردم نظر مثبتی به فعالیت های حزبی ندارند، وابستگی احزاب به قدرتهای خارجی، مانند وابستگی حزب توده به شوروی، نیز موجب بدبینی مردم به فعالیت های حزبی شد.
حاکمیت نظام استبدادی یکی از موانع شکل گیری احزاب در ایران است بیش از دوسوم از تاریخ یک صد ساله احزاب در ایران در دورانی سپری شد که فعالیت احزاب کاملا آزاد نبود. در مقاطع مختلف تاریخی که فضای باز سیاسی ایجاد می شد، احزاب و گروه های سیاسی فعال میشدند.
اگرچه در سال های اخیر برخی مسوولان بر ضرورت شکل گیری نظام حزبی در ایران تاکید کردند، اما برخی دیگر نگرش مثبتی نسبت به فعالیت های حزبی ندارند و فعالیت های سیاسی به شیوه سنتی را بر فعالیت های حزبی ترجیح می دهند.
بنظر میرسد از نظر فرهنگی، بسترسازی لازم برای فعالیت های جمعی و گروهی در کشور کمتر صورت گرفته و فضای لازم برای کار جمعی، خواه در زمینه اقتصادی،سیاسی و غیره کاملا بوجود نیامده است و بیشتر گرایش به کار فردی در جامعه دیده میشود.
تاریخ یک صد ساله احزاب در کشورمان نشان میدهد عمر مفید احزاب کمتر از ده سال است و اغلب احزاب پس از مدتی فعالیت دچار انشعاب شده اند.
در ایران به علت رشد کم اقتصادی، افتراق طبقاتی بوجود نیامد و طبقات مختلف اجتماعی شکل نگرفت تا احزابی به نمایندگی از این طبقات منافع آنان را پی گیری کنند.
در دنیای غرب عمومات طبقه زمین دار و فئودال در کنار اشرافیت به سمت شکل دهی احزاب محافظه کار و بعدها جامعه روشن فکری، بورژوازی صنعتی و تجاری به سمت احزاب لیبرال،احزاب سوسیالیست و در نهایت نظام رقابتی حزبی و نوعی دموکراسی مورد تفاهم بر چرخش قدرت در فضای سیاسی کشور های توسعه یافته غربی اتفاق افتاد. در ایران برعکس،احزاب، گروهها و جریان های سیاسی متکی بر طبقات اجتماعی نبود و چنین روند تکاملی در شکل گیری احزاب طی نشد.
*وضعیت کنونی احزاب در کشور
تاکنون ۲۶۰حزب در قالب احزاب، کانون ها، جمعیت ها، مجامع، تشکلها و غیره، از کمیسیون ماده ۱۰احزاب پروانه فعالیت گرفتهاند اما بر اساس اعلام دبیرخانه "خانه احزاب ایران"، هم اکنون فقط ۶۰درصد احزاب ثبت شده و دارای پروانه فعالیت، در سه جبهه و خط مشی سیاسی- اجتماعی عمده شامل اصولگرایان، اصلاح طلبان و اعتدالیون، برای کسب قدرت، رقابت میکنند.
**مقایسه انتخابات حزبی و غیرحزبی
در انتخابات حزبی هریک ازاحزاب متناسب با وزن سیاسی خود و درصد آرایی که کسب میکند، کرسی های مجلس را به خود اختصاص میدهد که به آن "نظام انتخاباتی تناسبی" گفته میشود.
در برخی از کشورها مانند ایران، انتخابات "نامزدمحور" است، و هر نامزدی که بیشترین آراءشهروندان را به دست آوردبه عنوان نماینده برگزیده میشود که به آن "نظام انتخاباتی اکثریتی" گفته میشود. برخی از کشورها، راه میانه ای را برگزیده و نظام انتخاباتی آنها تلفیقی از این دو نظام است.
در انتخابات غیرحزبی، انبوهی از داوطلبان نمایندگی مجلس ،بدون برنامه مشخص و مدون و اغلب به صورت شعاری خود را برای انتخاب شدن مطرح میکنند و این موضوع ضمن اینکه هزینه زیادی را به کشور تحمیل میکند انتخاب کنندگان را نیز با مشکل روبرو میکند زیرا انتخاب از بین انبوهی از نامزد های انتخاباتی کار آسانی نیست اما انتخاب از بین چند فهرست مشخص حزبی با توجه به سابقه و برنامه حزب آسان تر است.
در انتخابات حزبی،هزینه برگزاری انتخابات کاهش مییابد و تعداد نامزدها نیز منطقی میشود.
با تعیین سازوکاری مناسب برای جلوگیری از تعداد زیاد کاندیداها، میتوان با برگزاری انتخابات به صورت توامان حزبی و غیر حزبی، وثیقه ای از داوطلبان دریافت شود تا در صورتی که آرای برخی از کاندیداها از حدمعینی مثلا ۵درصد کمتر باشد وثیقه به نفع دولت ضبط شود تا افراد فاقد رای، بی جهت هزینه انتخابات را افزایش ندهند تا به تدریج زمینه برای برگزاری انتخابات به صورت حزبی فراهم شود.
به باور برخی کارشناسان، برگزاری انتخابات به صورت حزبی میتواند به عدالت نزدیک تر باشد، زیرا همه گروه ها، متناسب با وزن خود در مجلس نماینده خواهند داشت، اما در انتخابات غیر حزبی ممکن است یک گروه با داشتن ۵۱درصد آراء تمامی کرسی های یک شهر را بدست آورد اما گروهی دیگر با داشتن ۴۹درصد آراء هیج یک از کرسی های مجلس درآن شهر را بدست نیاورد.
مردم به نمایندگانی که به صورت فردی انتخاب میشوند دسترسی کمتری خواهند داشت و نمایندگان غیرحزبی نسبت به عملکرد خود در برابر مردم نیز کمتر پاسخگو هستند. اصولا نماینده غیرحزبی قادر به ارایه برنامه برای بهبود امور نیست و اگرهم قادر باشد، به این دلیل که فاقد همراهان حزبی است، تضمینی برای اجرای آن برنامهها وجود ندارد.
اما احزاب نسبت به برنامه های خود پاسخگو هستند به جهت اینکه فعالیت احزاب مقطعی نیست و احزاب سیاسی معمولا پس از انتحابات نیز فعال هستند.
مردم و رسانهها میتوانند احزاب را مورد نقد قرار دهند اما عملکرد نمایندگان غیر حزبی به ندرت قابل نقد و بررسی است، همچنین احزاب فراگیر معمولا در تمامی شهرها و بخشها و حتی روستاها دارای دفتر هستند و مردم پس از انتخابات نیز به آنان دسترسی خواهند داشت.
مجلس حزبی از مجلسی که نمایندگان آن به صورت غیر حزبی انتخاب میشوند منضبط تر است. در مجالس حزبی، مذاکرات در فراکسیون های حزبی صورت میگیرد و بررسی های لازم انجام و نتیجه آن در صحن علنی مجلس به رای گذاشته می شود. اما در مجالس غیرحزبی، در جلسه علنی، هر نماینده ای از هر سویی (باتخصص یا بیتخصص) ظهارنظر میکند و وقت مجلس را میگیرد. بنابراین در مجلس حزبی، قوانین در زمان کمتر و با دقت بیشتری میتواند تصویب شود و به این ترتیب هزینه سرانه تصویب هر طرح یا لایحه کاهش مییابد.
از: سید فخرالدین حسینی
---> دموکراسی.انتخابات.مجلس.هشتم.